در جهان موسیقی پاپ ایران، صدایی هست که بیش از آنکه بلند باشد، عمیق است. صدایی که زخمش از دل میآید و گرمایش از جان. رضا بهرام با نوعی غمِ نجیب و عاشقانه، طی سالهای اخیر تبدیل شده به یکی از چهرههای شاخص موسیقی احساسی ایران؛ هنرمندی که نه با شعار، بلکه با صداقت موسیقاییاش دلها را به دست آورده است. آنچه موسیقی رضا بهرام را متمایز میکند، ترکیب هنرمندانهی موسیقی پاپ با رگههایی از آواز سنتی است؛ تحریرهایی که بیاغراق، یادآور آواز کلاسیک ایرانیاند اما در بستری مدرن و قابلدرک برای نسل امروز. این تلفیق نه صرفاً تکنیکی، که حسی است؛ او در هر قطعه، روایتی از اندوه، دلتنگی یا عشق را با صدایی روایت میکند که شنونده را ناخواسته با خود همراه میسازد. ملودیهای آثارش ساده اما تاثیرگذارند، و انتخاب واژهها در ترانهها، نشانهای است از هوش حسی بالای او. قطعاتی که نهفقط در ذهن مخاطب ماندگار شدهاند، بلکه هرکدام به بخشی از حافظهی عاطفی شنوندگانش تبدیل شدهاند. بازخوردی که آثار رضا بهرام در میان مردم داشته، چیزی فراتر از استقبال یا شهرت است. موسیقی او شنیده نمیشود، بلکه احساس میشود. این دقیقاً همان مرزیست که یک خواننده را به یک راوی تبدیل میکند؛ راویِ دردهای بیصدا، دلتنگیهای پنهان و امیدهای گمشده. رضا بهرام، در سکوتی که میان نُتها میتند، برای مخاطبانش صدای مشترکی ساخته: صدای کسی که حرف دل را، نه فریاد میزند، نه پنهان میکند؛ فقط میخواند
میلاد نجاری/